×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰
چون جمال خود هم اندر خود تماشا کرد عشق
رفت و نام عاشق و معشوق پیدا کرد عشق
بود عاشق باطن و معشوق ظاهر شد به عکس
سرباطن را چو در ظاهر هویدا کرد عشق
خود به خود می دید خود را بهر تکمیل ظهور
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶۸
هرکجا دلمرده ای را یافت احیا کرد عشق
جمله ذرات عالم را سویدا کرد عشق
ریخت دریا درگریبان قطره کم ظرف را
ذره ناچیز را خورشید سیما کرد عشق
جلوه زلف پریشان می کند موج سراب
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۴
جمله عالم را هویدا کرد عشق
آنچه پنهان بود پیدا کرد عشق
عقل را در شهربند غم گذاشت
عیشها در کوه و صحرا کرد عشق
از سویدای دلم بودش مداد
[...]