گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۰۴

 

سالها گرد زمین چون آسمان گردیده ام

تا چنین صافی دل و روشن روان گردیده ام

سبز گردیده است چون طوطی پروبالم ز زهر

تا درین عبرت سرا شیرین زبان گردیده ام

استخوانم را هما تعویذ بازو می کند

[...]

صائب تبریزی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۲

 

از غم عشق تو رسوای جهان گردیده ام

بی دل و آشفته وآتش به جان گردیده ام

نه خبر دارم ز دین ونه به دل پروای کفر

فارغ از عشقت هم از این هم از آن گردیده ام

نه خبر دارم ز دین ونه به دل پروای کفر

[...]

بلند اقبال