وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - در مدح اتسز
اگر عنایت خسرو بود چنان گردم
که بر خزاین اقبال قهرمان گردم
جواهر ادیب و فضل را ز طبع و ز دل
بوقت نظم و گه نثر بحر و کان گردم
چنان نمایم در نظم دستبرد سخن
[...]
عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۲۰
تا کی ز شبِ دراز گریان گردم
در تاریکی چو زلفِ جانان گردم
گر زنگی شب، چو صبح، خندان گردد
من چون زنگی سپید دندان گردم
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۳
آمدم باز تا چنان گردم
که چو خورشید جمله جان گردم
سر خُم رَحیق بگشایم
سردهٔ بزم سرخوشان گردم
عشرت اکنون عَلَم به صحرا زد
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۰ - در بیان آنکه کاملان و عارفان را ملاحظه صورت کثرت از مشاهده سر وحدت باز نمی دارد
پای تا سر اگر زبان گردم
نتوانم که گرد آن گردم
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۸
گران شد بر دل من تن بیا تن گرد جان گردم
همه تن میشوم شاید بر جانان روان گردم
چو جانرا او بود جانان ز سر تا پای گردم جان
جهانرا چون بود او جان بجان گیرد جهان گردم
گران جان نیستم گر من سبک بیرون روم از تن
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۶
کمان غمزه پر کش کن که تیرت را نشان گردم
بگو حرفی که تا چون خط به گرد آن دهان گردم
زبان بسته تا تقریر شرح بیقراری کرد
چو حرف شکوه میخواهم که بر گرد زبان گردم
تو چون سرو روان از پیش من رفتی و میخواهم
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۸ - برای کتابِ آقای مخبر السَّلطنه گفته شد در خیالاتِ عالیِ طفل
پس مَن آیا چه وقت خان گردم؟
صاحبِ قدرت و توان گردم؟