×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۸۶
اهل دل را از لب شیرین جانان چاره نیست
طوطی خوش نغمه را از شکرستان چاره نیست
گر دلم نشکیبد از دیدار مه رویان رواست
ذرّه را از طلعت خورشید رخشان چاره نیست
صبحدم چون گل بشکر خنده بگشاید دهن
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۶
حسن بالادست را از شوخ چشمان چاره نیست
یوسف بی جرم را از چاه و زندان چاره نیست
بی سیاهی نیست ایمن آب خضر از چشم شور
گلرخان را از خط و زلف پریشان چاره نیست
بخیه انجم نمی بندد دهان صبح را
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۶
با دل تنگ استکار اینجا ز حرمان چاره نیست
گر همه صحرا شویم از رنج زندان چاره نیست
زآمد ورفت نفس عمریست زحمت میکشیم
خانهٔ ما را ازین ناخوانده مهمان چاره نیست
دشت تا معموره یکسر از غبار دل پر است
[...]