رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳
آنجا که وصف آن قد و بالا نوشتهایم
اقرار عجز خویش همانجا نوشتهایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبودهایم
یا گفتهایم حرف غمت یا نوشتهایم
از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۹
ما حال خویش بیسر و بیپا نوشتهایم
روز فراق را شب یلدا نوشتهایم
قاصد به هوش باش، که بر یک جواب تلخ
عرض هزار گونه تمنا نوشتهایم
شیرینتر از حکایت ما، نیست قصهای
[...]
صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳۹
این سطرهای آه که هرجا نوشتهایم
از روی آن دو زلف چلیپا نوشتهایم
بر زخم جوی شیر نمکها فشانده است
سطری که ما به صفحه خارا نوشتهایم
گاهی که حرف زلف و خط و خال گفتهایم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۱
بر سینه داغهای تمنا نوشتهایم
یک لالهزار نسخهٔ سودا نوشتهایم
هرجا درین بساط خس ما به پردهایست
مضمون رنگ عجز خود آنجا نوشتهایم
منشور باج اگر به سر گل نهادهاند
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۲
سطری اگر ز وضع جهان وانوشتهایم
گرداندهایم رنگ و چلیپا نوشتهایم
در مکتب طلب چقدر مشق لغزش است
کاین جادهها به صفحهٔ صحرا نوشتهایم
هر جا خطی ز نسخهٔ امکان دمیده است
[...]
غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۸
تا فصلی از حقیقت اشیا نوشتهایم
آفاق را مرادف عنقا نوشتهایم
ایمان به غیب تفرقهها رفت از ضمیر
ز اسما گذشتهایم و مسما نوشتهایم
عنوان رازنامه اندوه ساده بود
[...]