گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۳

 

ز عاشق، صبر، تسکین از دل دیوانه می‌خواهد

نمی‌دانم چه‌ها آن آشنا بیگانه می‌خواهد

به استعداد دانش کی توان از خود سفر کردن

که قطع این بیابان همت مردانه می‌خواهد

روم از خویش و سیر بوستان سازم که گل امشب

[...]

سعیدا
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب

 

شیروانی بطانه می‌خواهد

باغبان ماهیانه می‌خواهد

ملک‌الشعرا بهار