گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۱

 

چشم اثر به گریه مستانه من است

خط نجات بر لب پیمانه من است

چین شکست نیست بر ابروی عهد من

معموره وفا دل ویرانه من است

هرگز ملایمت به نگهبان نمی کنم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۲

 

این کوه غم که در دل دیوانه من است

سنگ ملامت ابجد طفلانه من است

جوش گل از ترانه مستانه من است

هر جا سری است گرم ز پیمانه من است

پیوسته هست در دل من گریه ای گره

[...]

صائب تبریزی