×
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۴
ای گنج غم نهاده بویرانه دلم
وی مسکن خیال تو کاشانه دلم
عشقت که با تصرف او خاک زر شود
این گنج او نهاد بویرانه دلم
رخ زرد کرد رویم از آن دم که نطع خویش
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷
ای روشن از فروغ رخت خانه دلم
نقد غم تو گنج به ویرانه دلم
از غم مرا چه بیم چو هست از حریم وصل
صد روزن امید به غمخانه دلم
پیش از اساس گنبد فیروزه سپهر
[...]