گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم

برتر ز جسم و جانم در جسم و جان نگنجم

عقل و خیال انسان ره سوی من نیارد

در وهم از آن نیایم در فهم از آن نگنجم

من بحر بی کرانم حد و جهت ندارم

[...]

نسیمی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸

 

شهباز لامکانم من در مکان نگنجم

عنقای بی نشانم اندر نشان نگنجم

من بحر بیکرانم مقصود کن فکانم

من جان جان جانم اندر جهان نگنجم

من از خودی فنایم من گوهر بقایم

[...]

اسیری لاهیجی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۷ - نسیمی شیرازی طابَ ثَراهُ

 

من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم

برتر ز جسم و جانم درجسم و جان نگنجم

وهم و خیال انسان رو سوی من ندارد

در وهم از آن نیابم در عقل از آن نگنجم

رضاقلی خان هدایت