گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸

 

دیده ز فراق تو زیان می‌بیند

بر چهره ز خون دل نشان می‌بیند

با این همه من ز دیده ناخشنودم

تا بی رخ تو چرا جهان می‌بیند

سنایی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۹

 

دیده ز فراق تو زیان می بیند

بر چهره زخون دل نشان می بیند

با این همه من زدیده ناخشنودم

تا بی رخ تو چرا جهان می بیند

کمال‌الدین اسماعیل
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۲

 

مسکین دلم از هجر تو آن می بیند

کز زندگی خویش زیان می بیند

در مردمک دیده من نور مباد

گر بی تو دو چشم من جهان می بیند

مجد همگر
 

خلیل‌الله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶

 

عارف به دل ذره جهان می‌بیند

آنجا مه و مهر و کهکشان می‌بیند

کوری بنگر که چشم دانشور عصر

دست و سر کشتگان در آن می‌بیند

خلیل‌الله خلیلی