گنجور

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۴

 

بی تو یارانم کشان سوی گلستان می‌برند

با چنان حسرت که پنداری به زندان می‌برند

عکس رخسار تو بر هر قطره خون افتاده است

از رخت طفلان اشکم گل به دامان می‌برند

بلبلان را عشرت گل‌های خندان شد نصیب

[...]

فیاض لاهیجی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۶ - صیادی که با رفیق خود از پی صید رفتند

 

در بیابان جامه و نان می برند

در میان شهر ایمان می برند

ملا احمد نراقی