عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱
خورشید رخت ملک جهان میبخشد
دُرّ سخنت گنج نهان میبخشد
صد جان یابم از غم عشقت هر روز
گویی که غم عشق تو جان میبخشد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۷۴
درویش که اسرار نهان میبخشد
هردم ملکی به رایگان میبخشد
درویش کسی نیست که نان میخواهد
درویش کسی بود که جان میبخشد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۰۲
عشق تو مرا جان و روان میبخشد
اندوه توام شادی جان میبخشد
بخشنده بود مست، از آن خستهدلم
تا مست تو شد هردو جهان میبخشد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸۵
درویش که اسرار جهان میبخشد
هردم ملکی به رایگان میبخشد
درویش کسی نیست که نان میطلبد
درویش کسی بود که جان میبخشد
همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲
دوست آن دارد و آن است که جان میبخشد
مهربانی به دل اهل دلان میبخشد
عقل و جان هر که کند پیشکش دلبر خویش
گوهر و لعل به دریا و به کان میبخشد
صفت روی دلارام کنم کاو دارد
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۱
چشمه خضر دهانیست که جان میبخشد
روح را معجزه روح روان میبخشد
ما خرابیم و یبابیم* و مقامات کمال
به خراباتی بینام و نشان میبخشد
با من و تو به جز از عشق بر او چیزی نیست
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۲
چشمت به کرشمه بین که جان میبخشد
مستست و به یک لحظه جهان میبخشد
دل را ز من خسته مسکین بربود
و آنگاه به ابروش روان میبخشد
میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۹۰
آن ماه که حسن را روان می بخشد
یادش به بدن خواص جان می بخشد
یاد لبش ار آنکه در آید به ضمیر
با فکر مزاج بهره مان می بخشد