×
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۱
بازیچهٔ دور آسمانم چه کنم
سرگشتهٔ گردش جهانم چه کنم
از هرچه همی کنم پشیمان گردم
آیا چه کنم تا که بدانم چه کنم
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۰
چاره عشق تو صبر است ندانم چه کنم
گر توانم بکنم ور نتوانم چه کنم
کار من بی رخ تو غیر شکیبایی نیست
گر معذالله ازین کار بمانم چه کنم
عشق مستولی و از من تو چنین مستغنی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۵۲
از محنت عاشقی به جانم چه کنم؟
دیوانه و رسوای جهانم چه کنم؟
صبرست مرا چاره و دانم چه کنم؟
دانم چه کنم چون نتوانم چه کنم؟
هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳
از درد دل خود به فغانم چه کنم؟
وز زندگی خویش به جانم چه کنم؟
صبرست مرا چاره و دانند همه
لیکن من بیچاره ندانم، چه کنم؟
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۵
یار بی رحم و من از درد بجانم، چه کنم؟
من چنین، یار چنان، آه! ندانم چه کنم؟
میروم، گریه کنان، نعره زنان، سینه کنان
مست و دیوانه و رسوای جهانم، چه کنم؟
بی تو امروز بصد حسرت و غم زیسته ام
[...]