×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲
آتش ای دلبر مرا بر جان مزن
در دل مسکین من دندان مزن
شرط و پیمان کردهای در دوستی
دوستی کن شرط بر پیمان مزن
هجر و وصلت درد و درمان منست
[...]
عطار » مختارنامه » باب سی و ششم: در صفت چشم و ابروی معشوق » شمارهٔ ۴
هر دم به حیل زخمِ دگر سانم زن
وز نرگسِ مست تیرِ مژگانم زن
تیرِ مژه چون کشیدهای در رویم
دل خود بردی بیا و بر جانم زن
عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۹ - الحكایة و التمثیل
بر دل من ناوک مژگان مزن
وآتش هجر خودم در جان مزن
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۷ - در بیان اینکه چون خودی از عشق و محبت محکم میگردد ، قوای ظاهره و مخفیه نظام عالم را مسخر می سازد
نیشتر بر قلب درویشان مزن
خویش را در آتش سوزان مزن