×
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۰
ذوق سرمستان ز مخموران مجو
حال مستی جز که از مستان مجو
در خرابات مغان رندانه رو
مجلسی جز مجلس رندان مجو
خوش درآ در بحر بی پایان ما
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » مسمط بهاریه در نعت حضرت حجه عصر عجل الله تعالی فرجه
ای دل تو از زخم گل صهبای جان مجو
آنکس که آسمان کند از آسمان مجو
سلطان لامکان دلی از مکان مجو
در هر چه هست هست هم از لامکان مجو
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره
از غلامی لذت ایمان مجو
گرچه باشد حافظ قرآن ، مجو