×
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۵ - در دست از دهن باز داشتن زنان مصر و زبان طعن بر زلیخا کشیدن و به تیغ غیرت عشق دست و زبان ایشان بریدن
گر آن دلبر گهی با ما نشستی
ز ما دیگر کجا تنها نشستی
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۱۵ - حکایت آن دو صاحب جمال که یکی از خلق خوش عاقلان را دیوانه ساخته بود و دیگری از خوی بد آشنایان را بیگانه خویش کرده بود
نگار تند خو هر جا نشستی
ز دست خوی بد تنها نشستی
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۳۱ - حکایت عاشقی که تا پای در دامن صبر نکشید بسر منزل مراد و مقصود نرسید
نه در راه طلب از پا نشستی
نه با آرام دل یک جا نشستی
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۹۳
گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من
چون خاطرت گشاید؟ در تنگنا نشستی
چون گل تو خوش نشینی، کو حد آنکه گویم
کاین جا چرا نیایی، وانجا چرا نشستی