×
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸
درین گلشن ز بدخویی گل از آب روان رنجد
نسیمی گر وزد سرو سهی از باغبان رنجد
کهن شد جرم و رنجش تازهتر گردید طالع بین
که بهر یک گناه آن بیمروت هر زمان رنجد
به سان خنده سوفار عیشم نیست جز نامی
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷
نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد
به این زودی چرا کس رنجد و از دوستان رنجد؟
نخواهم پاکشیدن از سر کویت به صد خواری
کجا دل خوش کند گر عندلیب از گلستان رنجد؟
ز منع اختلاط غیر گشتی سرگران، آری
[...]