×
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹
چه غم گر در بهاری بوسهٔ او نقد جان دادم
حیات بی ثباتی بهر عمر جاودان دادم
نشد هرگز به من مایل دل او بر خلاف من
که غیر از او ندادم دل به کس تا آنکه جان دادم
تمام عمر صرف این و آن کردم، ستم کردم
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲
تا دل به هوای وصل جانان دادم
لب بر لب او نهاده و جان دادم
خضر ار ز لب چشمهٔ حیوان جان یافت
من جان به لب چشمهٔ حیوان دادم
قاآنی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹
تا دل به هوای وصل جانان دادم
لب بر لب او نهادم و جان دادم
خضر ار ز لب چشمهٔ حیوان جان یافت
من جان به لب چشمهٔ حیوان دادم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۶ - جعل نامه و گرفتار ساختن مرد بیگناه
من به شورشگری زبان دادم
زن خود را طلاق از آن دادم