گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۳

 

گر به این واماندگی مطلق عنان خواهم شدن

گام اول در رهت سنگ نشان خواهم شدن

جبههٔ من درکمین سجده‌ای فرسوده است

عالمی را قبله‌ام‌گر آستان خواهم شدن

اینقدر کز خود به فکر جستجویت رفته‌ام

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۴

 

همعنان آهم آشوب جهان خواهم شدن

پیرو اشکم محیط بیکران خواهم شدن

دل ز نیرنگ تغافل‌های او مأیوس نیست

ناز می‌گویدکه آخر مهربان خواهم شدن

چون سحر زخمم سفارشنامهٔ گلزار اوست

[...]

بیدل دهلوی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

طاق شد طاقت ز عشقت بر کران خواهم شدن

مهربان شو ور نه بر خود مهربان خواهم شدن

خار و خس هرگه در آتش سوخت آتش می شود

مردم از ذوق لبت چندان که جان خواهم شدن

در تبند از تاب رشک طاقت نظاره ام

[...]

غالب دهلوی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن

عاقبت در خاک چون تیر کمان خواهم شدن

عاشقان را خاکساری رتبه آزادگیست

زیر پای توسنت چون پرنیان خواهم شدن

وامکن بیجا متاع ظلم در دکان دهر

[...]

طغرل احراری