×
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - و الشمس و ضحاها و القمر اذا تلاها
پور حسن بر جهان بندی
نقش دیبای گلستان بندی
مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۷۲
هر گه که تو نعل اسب یکران بندی
داغی دگرم بر دل حیران بندی
قربان شومت پیش چو بر …
وز کیش بر آیم چو تو قربان بندی
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۵۱
هزار عقد محبت به این و آن بندی
همین به کشتن من تیغ بر میان بندی
ترا که هر مژه تیغ کجی است زهرآلود
چه لازم است که شمشیر بر میان بندی؟
ز تلخ گویی من عیش عالمی تلخ است
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۵
که گفتت گرد سر آن طرهٔ عنبرفشان بندی؟
ز ابر خط به خورشید قیامت سایه بان بندی
نمی آموزمت منع نگاه از دشمنان کردن
خدا ناکرده میترسم که چشم از دوستان بندی
کلید فتح مطلبها لب خاموش می باشد
[...]