×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸۸
پری رویی که من حیران اویم
به جان آمد دل از هجران اویم
رقیبا، دیدنم باری رها کن
دو روزه عمر تا مهمان اویم
بگفتندش، فلان مرد از غمت، گفت
[...]
۷ بیت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - رسانیدن قاصد نامه لیلی را به مجنون و خواندن وی آن نامه را
زد لاف که من زبان اویم
گویا شده ترجمان اویم
۱ بیت