×
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴
غنچهای، باشد خموشی از گلستان ادب
نرگسی، سر پیش افگندن ز بستان ادب
تن بود یکسر کمالات تو، ای صاحب کمال
جان آن باشد ادب، جان تو و جان ادب
حرمت پیران نگهدار ای جوان تا برخوری
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶
نیام آنکه به جرأت وصف لبت رسدم خم و پیچ عنان ادب
ز تاًمل موج گهر زدهام در حسن ادا به زبان ادب
ز حقیقت حرمت و پاس حیا به مزاج غرضهوسان چه اثر
کهگرسنهٔ نان طمع نخورد قسم نمک سر خوان ادب
اگرت ز تردد ننگ طلب دل جمع شود سر و برگ غنا
[...]
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - گله از وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ ای جسم فضل و جان ادب
کز اصطناع تو معمور شد جهان ادب
ز زخم حادثه، لطف تو شد حصار هنر
به جاه و مرتبه، عهد تو شد ضمان ادب
ز نیروی خردت سبز، مرغزار علوم
[...]