×
سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶
هر چند که عیبم از قفا میگویند
دشنام و دروغ و ناسزا میگویند
نتوان به حدیث دشمن از دوست برید
دانی چه؟ رها کنیم تا میگویند
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۰
عاشقان خط تو را مشک ختا میگویند
گر خط آناست که داری نه خطا میگویند
طاق ابروی تو را گوشهنشینان جهان
قبلهی دعوت و محراب دعا میگویند
بیدلان زخم تو را مرهم جان میشمرند
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۸
اهل عالم که ز اقبال هما می گویند
از کسی هرچه ندیدند، چرا می گویند
آن کسانی که به رسوایی ما طعنه زنند
خبر از عشق ندارند چها می گویند
بس کن از ناله که در قافله ی خاموشان
[...]