گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۵

 

رفتم ز کوی تو، چو مقامی نداشتم

دل برگرفتم از تو، چو کامی نداشتم

یکباره از وفای تو برداشتم امید

چون از تو التفات تمامی نداشتم

بر دل کدام روز که از همدمان تو

[...]

بابافغانی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

رفتم کز التفات تو کامی نداشتم

در نامه وصال تو نامی نداشتم

صد بار بازگشتم ازان کوی و هیچ بار

خرسندی جواب سلامی نداشتم

ناکامی‌ام چرا ز تو نومید کرده است

[...]

میلی