×
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۱۰
یک دم که ز خدمتت جدا می باشم
با ناله و گریه آشنا می باشم
چون شمع ز گریه آب رویی دارم
چون چنگ ز ناله با نوا می باشم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲۷
از خاک در تو چون جدا میباشم
با گریه و ناله آشنا میباشم
چون شمع ز گریه آبرو میدارم
چون چنگ ز ناله با نوا میباشم
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۹
من که از وصل تو ای دوست جدا می باشم
سال و مه منتظر وصل شما می باشم
درد عشق تو مرا کشت دوا کن جانا
کاندر این درد به امید دوا می باشم
صبحدم باد صبا چون ز تو آرد پیغام
[...]
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶
گر دم از عشق زنم، همدم جامی باشم
ور ز می توبه کنم، زاهد خامی باشم
زلف و خالی نبود رهزن صاحبنظران
بهر یک دانه چرا بستهٔ دامی باشم
راضیام گر من درویش گدائی گردم
[...]