گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲

 

خدای جز به توام کام دل روا مکناد

به جز هوای تو با جانم آشنا مکناد

گرم رها کند از حلق بند جان شاید

ز بند زلف تو حلق دلم رها مکناد

زمانه تا ز تن من جدا نگردد جان

[...]

مجد همگر
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۵

 

خدای با تو کسی را دل آشنا مکناد

وگر کند چو من از خان و مان جدا مکناد

چو من ضعیف و حزین و نزار مرغی را

به دام و دانه ی عشق تو مبتلا مکناد

اسیر عشق تو کردم دل از طریق صواب

[...]

حکیم نزاری
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴

 

مرا زمانه زخاک درت جدا مکناد

رقیب را به سر کویت آشنا مکناد

به غیر دیده ی پاک بلند منظر من

کسی نظاره ی آن سرو گل قبا مکناد

به بوی زلف تو مشک خطا همی جستم

[...]

ابن حسام خوسفی