گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح رکن‌الدین ارسلان شاه بن طغرل

 

الطرب ای خاصگان خاصه به هنگام صبح

کاینک بوی بهشت می‌دمد از کام صبح

باغ شما روی دوست، صحن فلک روی باغ

صبح شما جام می، حلقهٔ مه جام صبح

رنگ خم عیسی است بادهٔ گلرنگ جام

[...]

خاقانی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

چیست دانی ناله مرغ سحر هنگام صبح

با حریفان صبوحی می‌دهد پیغام صبح

یعنی اول می چو بگرفتند شوخان چمن

لاله از یاقوت و نرگس نیز از زر جام صبح

باده گلرنگ را در جام چون خورشید نوش

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

رهی معیری » غزلها - جلد دوم » لبخند صبحدم

 

گر شود آن روی روشن جلوه‌گر هنگام صبح

پیش رخسارت کسی بر لب نیارد نام صبح

از بناگوش تو و زلف توام آمد به یاد

چون دمید از پرده شب روی سیمین‌فام صبح

نیم‌شب با گریه مستانه حالی داشتم

[...]

رهی معیری