×
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲۰
ای خواجه گنه مکن که بدنام شوی
گر خاص توی گنه کنی عام شوی
بر رهگذرت دام نهاده است ابلیس
بدکار مباش زانکه در دام شوی
ناصر بخارایی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین و گر نه بدنام شوی
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲
گر همچو من افتادهٔ این دام شوی
ای بس که خراب باده و جام شوی
ما عاشق و رند و مست و عالَمسوزیم
با ما منشین اگر نه بدنام شوی
هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۱۰
به علم کوش هلالی که عاقبت چو هلال
بلند مرتبه گردی، فلک مقام شوی
نهفته از نظر خلق باش ماه به ماه
گرت هواست که منظور خاص و عام شوی
خمیده قامت و زار و نزار شو، یعنی
[...]
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۸
در کعبه حزین ، امیر اسلام شوی
در دیر حریف باده و جام شوی
یا امّت عقل باش، یا بندهٔ عشق
حیف است درین میانه بدنام شوی