×
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰
ای گشته جهان و دیده دامش را
صد بار خریده مر دلامش را
بر لفظ زمانه هر شبانروزی
بسیار شنودهای کلامش را
گفتهاست تو را که «بی مقامم من»
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
خوش آن بلبل که بگشایند در گلزار دامش را
دهد گل بی جفای باغبان هر لحظه کامش را
مرا، صیاد، طفلی باغبان بوده است و بی پروا
من آن مرغم، که جستم آشیان دیوار بامش را
مرا در شیشه دل خون فزاید حسرت ساقی،
[...]
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات
رسول گفت چه دانستهای تو نامش را
چگونه یافتهای رتبه و مقامش را؟