گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸

 

مردم شهرم به می‌خوردن ملامت می‌کنند

ساقیا، می ده، بهل، کایشان قیامت می‌کنند

روی در محراب و دل پیش تو دارند، ای پسر

پیشوایانی که مردم را امامت می‌کنند

هر مقامی را بگردیدند سیاحان، کنون

[...]

اوحدی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۱۱۴

 

چشم و ابرویت به دل بردن قیامت می‌کنند

بی‌دلان را بوته تیر ملامت می‌کنند

ای مسلمانان! دو چشمش زیر ابرو بنگرید

کافران مست در محراب امامت می‌کنند

جان و سر، بل دین و دنیا را چه قدر ای مدّعی!

[...]

جلال عضد