×
عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۱۹
خون شد جگرم بیار جام ای ساقی
کاین کار جهان دم است و دام ای ساقی
می ده که گذشت عمر و بگذاشته گیر
روزی دو سه نیز والسلام ای ساقی
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۷
صبح است و شراب لعلفام ای ساقی
برخیز و به گردش آر جام ای ساقی
در دور فکن ساغر از آن پیش که چرخ
دور من و تو کند تمام ای ساقی
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۲
صحراست ز سبزه، سبزفام ای ساقی
کار از گل و مل شود تمام ای ساقی
گو چرخ نگردد به مراد دل ما
کافیست به ما، گردش جام ای ساقی