گنجور

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۵

 

خسته هجر گشته ام با تو وصالم آرزوست

تیره شده است چشم من نور جمالم آرزوست

از تف کار عشق جان سوخت بنار تشنگی

از لب روح بخش تو آب زلالم آرزوست

بی تو حرام شد مرا با دگری نفس زدن

[...]

۷ بیت
حسین خوارزمی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۴

 

لقمهٔ بی تلخی و زرد و بالم آرزوست

همچو گندم یک دهن نان حلالم آرزوست

تا برون آید عیار من زنقصان چون هلال

تربیت در خدمت اهل کمالم آرزوست

نکته سنجی با زبان خامشی دل می برد

[...]

۷ بیت
جویای تبریزی