×
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱
گردیده خوان نعمت وجه معاش ما
خجلت کشد زخود دل کاهل تلاش ما
الفت شراب تلخ و محبت بساط عیش
باغ و بهار ما دل آیینه پاش ما
پیمانه در هوای گل و خار می زنیم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴
اینقدر نقشی که گل کرد از نهان و فاش ما
صرف رنگی داشت بیرون صدف نقاش ما
جمع دار از امتحان جیب عریانی دلت
دستما خالیترست از کیسهٔ قلاش ما
زین سلیمانی که دارد دستگاه اعتبار
[...]
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۳۱ - تیر زدن ابوالحنوق بیدادگر
ز یزدان کدام است پاداش ما
اگر کشته گردی ز پرخاش ما؟