گنجور

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

ختنی‌وار رخ خوب بیاراسته‌ای

چگلی‌وار سر زلف بپیراسته‌ای

این همه صنعت و آرایش و پیرایش چیست

گرنه آشوب و بلای دل من خواسته‌ای

باغبانی ز که آموخته‌ای جان پدر

[...]

امیر معزی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۶۵

 

امروز بیا که سخت آراسته‌ای

گوئی ز میان حسن برخاسته‌ای

بر چرخ برآی ماه را گوش بمال

در باغ درآ که سرو پیراسته‌ای

مولانا
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

هر سو به تن از زخم مهی کاسته‌ای

یا صفحهٔ گل از رقم آراسته‌ای

چون شعلهٔ آتشین که از خوردنِ چوب

سرکش‌تر و خانه‌سوزتر خاسته‌ای

نظیری نیشابوری