گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۷۸

 

از نقد وجود من هدف سازی تو

بس ناوک قهر در من اندازی تو

خوش باشدم آن مقام کز مرکب حسن

بیواسطۀ بسوی من تازی تو

عین‌القضات همدانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

تا کند صید سحرسازی تو

جاودان را خیال بازی تو

نظامی
 

عطار » مختارنامه » باب سی‌ام: در فراغت نمودن از معشوق » شمارهٔ ۲۴

 

در عشق تو سوختم چه میسازی تو

در ششدره ماندهام چه میبازی تو

تو کار بسی داری و من عمر اندک

کی با من دل سوخته پردازی تو

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲۴

 

بس طیره بماندم ز طنّازی تو

بس سخت فتادم از سرافرازی تو

تا کی باشیم همچو طفلان شب و روز

نظارگیان بوالعجب بازی تو

عطار
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴۳ - در منع اسراف

 

ای که بر قصر کوشک سازی تو

پیه بر دنبه میگدازی تو

اوحدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۲

 

تا بکی در مقام نازی تو

چه شود گر بما بسازی تو

حسن رویت ز عشق دارد ساز

از چه با عاشقان نسازی تو

دست پرورد عشقبازی ما

[...]

فیض کاشانی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

چه زحمتی که کشیدم به سرفرازی تو!

خبر نداشتم از مکر و حقه‌بازی تو!!

ملک‌الشعرا بهار