×
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۰
جرعهای ریز که تا چارهٔ خمیازه کنیم
بوسهای ده که به آن لب نمکی تازه کنیم
بی نمک می شود آن چیز که پرشور شود
فصل گل را ز پی می کشی اندازه کنیم
عقل و دین رفت، به زنجیر چه حاجت دل را
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۹
بنشین تا رخت از تاب نظر غازه کنیم
با لب لعل تو، یکدم نمکی تازه کنیم
نسخه صحبت ما زود ز هم میپاشد
مگرش از سخن زلف تو شیرازه کنیم
خواهد از گریه شادی شب وصل تو نثار
[...]