گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

چشمت ز حال ما چو نظر باز می گرفت

این شیوه کاشکی هم از آغاز می گرفت

دل از بهانه ی تو زبون شد، چنین بود

چون یا نکته دان سخن ساز می گرفت

فریاد کس نمی شنوی ور نه آه من

[...]

بابافغانی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶

 

گر دل عنان فرصت از آغاز می گرفت

کام ابد ز طالع ناساز می گرفت

گر سایه ی همای سعادت نمی گذاشت

کبک دری ز چنگل شهباز می گرفت

گر در کمین وسوسه هشیاری کس است

[...]

عرفی