گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۳

 

طالب توحید را باید قدم بر «لا» زدن

بعد از آن در عالم وحدت دم از الا زدن

شرط اول در طریق معرفت دانی که چیست؟

طرح کردن هر دو عالم را و پشت پا زدن

گر شوی چون اهل وحدت مالک ملک وجود

[...]

نسیمی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳۰

 

دست رد مشکل بود بر توشه عقبی زدن

ورنه آسان است پشت پای بر دنیا زدن

از سبکروحی اگر بر دل گذاری بار خلق

می توانی همچو کشتی سینه بر دریا زدن

می کشد سنگ انتقام خویش از آهن دلان

[...]

صائب تبریزی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۰

 

عیب دانشور بود با ناکسان صهبا زدن

در حضور باده خواران حرف بی پروا زدن

می زدن نیکو بود در کیش دانایان ولی

شرط دانش نیست جز با مردم دانا زدن

چیست با بی دانشان گفتن سخنهای دقیق

[...]

میرزا حبیب خراسانی