×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۱
چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید
ز خلق هر طرفی آه جانگداز بر آید
ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد
گلی که بر سر آن سرو سرفراز برآید
مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج
ز سینه هر نفسم آه جانگداز برآید
چو آتشی که نشیند دمی و باز برآید