گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰

 

بی دل و بی قراری مانده‌ام

زانکه در بند نگاری مانده‌ام

دلخوشی با دلگشایی بوده‌ام

غم کشی بی غمگساری مانده‌ام

زیر بار عشق او کارم فتاد

[...]

عطار
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۴

 

بی‌رخت با تیره‌روزی روزگاری مانده‌ام

همچو خاکستر ز آتش یادگاری مانده‌ام

چشم بر خاکسترم باشد هنوز آیینه را

رفته‌ام بر باد لیکن سرمه‌واری مانده‌ام

من کجچا و از تو تاب این قدر دوری کجا

[...]

فیاض لاهیجی