×
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶
عشقبازی با چو تو یاری خوشست
جان فدا کردن ترا کاری خوشست
عاشقی گر خود همه درد دلست
درد دل از چونتو دلداری خوشست
بست خورشید از تو زناری ز کفر
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷
چشم مستش ترک عیاری خوش است
زلف او هندوی طراری خوشست
جان فدای عشق جانان کن روان
گر تو را میلی به دلداری خوشست
بر سر دار فنا بنشین خوشی
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۴۸
از تجلی ذوق اگر داری خوشست
این چنین ذوق ار به دست آری خوشست
ذوق یاران از تجلی خوش بود
حال سرمستان به میخواری خوشست
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم » ۲۲۳- ابوالبرکه پدر
کشته گشتن زیر تیغ چون تو دلداری خوشست
زنده بودن در جهان بهر چنین کاری خوشست
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۳۵۴- مولانا خردی
عاشق و بد نام اگر گشتم، دلم باری خوشست
عاشقی بدنامی آرد لیک بس کاری خوشست