گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۵۷

 

جز آن لبهای میگون دل راچاره دیگر

نمی چسبد کباب من به آتشپاره دیگر

به تسلیم از محیط بیکران جان می توان بردن

بجز بیچارگی عاشق ندارد چاره دیگر

به یک دیدن سرآمد عمر من چون چشم قربانی

[...]

صائب تبریزی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

نظاره کردی بر کشتنم، نظاره دیگر

اشاره ای که شوم زنده از اشاره دیگر

بجز دلم که پس از خون شدن ز دیده برآمد

رفو شد از مژه، دل های پاره پاره دیگر

نداشت یکسر مو جای خالی آن صف مژگان

[...]

افسر کرمانی