گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۲

 

غیر محرومی رویت نبود کار نگاه

نیست جز حسرت دیدار تو، دربار نگاه

هرکجا میروی ای شوخ، همان در نظری

چه شبیه است خرام تو، برفتار نگاه!

بسکه اشک از غم او ریخته ام، چون رگ لعل

[...]

واعظ قزوینی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۴

 

برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه

زان سبب با چشم دل باشیم در کار نگاه

روز وصلت مردم چشمم بسان عنکبوت

می دود از شوق دیدار تو بر تار نگاه

چشم بستن می نماید جلوهٔ دیدار دوست

[...]

جویای تبریزی