گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴۵

 

یک شعله شوخ است که دیدار نماید

گاه از شجر طور وگه از دار نماید

گاهی چو تبسم ز لب غنچه بخندد

گاهی چو خلش از مژه خار نماید

سر حلقه تسبیح شود گه چو موذن

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴۶

 

غفلت چه اثر در دل هشیارنماید

افسانه چه با دولت بیدار نماید

با بخت سیه حادثه سهل عظیم است

هر خار سنانی به شب تارنماید

همواری تیغ آفت جانهای سلیم است

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۸

 

در خاره، خدنگ نگهت کار نماید

خود را به عبث، چشم تو بیمار نماید

آن دست که بالاتر از آن دست دگر نیست

دستی ست که جا درکمر یار نماید

تنها مرو ای بوی گل از طرف گلستان

[...]

حزین لاهیجی