گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

حج یافت کس کزو کس آزار ندید

بس کس که ز کعبه غیر دیوار ندید

هر کس که صفای معنی از کعبه نیافت

غیر از ره دور و رنج بسیار ندید

اهلی شیرازی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴

 

عمرها رفت که قانون طرب تار ندید

دل بجز دیده تر ساغر سرشار ندید

این جهان دار شفائیست که یک بیمارش

خدمتی غیر تغافل ز پرستار ندید

هر که رفعت طلبد بهره نیابد از فیض

[...]

کلیم
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۲

 

دلم که شاهد امّید، در کنار ندید

جبین صبح شب تار انتظار ندید

در آفتاب قیامت به سر چگونه برد

کسی که سایهٔ آن سرو پایدار ندید؟

دلم که بوی گلش بر دماغ بود گران

[...]

حزین لاهیجی