×
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰
از دوست به هر جوری بیزار نباید شد
از یار به هر زخمی افگار نباید شد
ور جان و دل و دین را افگار نخواهی کرد
با عشق خوش شوخی در کار نباید شد
گر زان که چو عیاران از عهده برون نایی
[...]
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۷ - داستان عشق و گنده پیر و سگ گریان
از دوست به هر زخمی افگار نباید شد
وز یار به هر جوری بیزار نباید شد
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵۳ - کلمات که بر دیوار کاخ افریدون نبشته است
از دوست به هر زخمی افگار نباید شد
ور یاد به هر جوری بیزار نباید شد
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۰
مطرب ره مستی زد هشیار نباید شد
افسانه چو خوش باشد بیدار نباید شد
چون کوه تراشیدم بر فرق زنم تیشه
درکارگه صورت بیکار نباید شد
اندام درشتان را درکار بود سوهان
[...]