گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹

 

آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد

سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد

زلف چلیپا‌خَمش در بن دیرم نشاند

لعل مسیحادَمش بر سر دارم ببرد

ناله‌کنان می‌دوم سنگ به بر در، چو آب

[...]

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح رکن‌الدین ارسلان شاه بن طغرل

 

آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد

سیم بناگوش او رونق کارم ببرد

لعل مسیحا دمش در بن دیرم نشاند

زلف چلیپا خمش بر سر دارم ببرد

در گرو نرد عشق جان و دلی داشتم

[...]

خاقانی