گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۸

 

تلخی عالم شراب خوشگوار ما بس است

درد و داغ ناامیدی لاله زار ما بس است

گر نباشد بوسه شیرین، پیام تلخ هم

بهر تسکین دل امیدوار ما بس است

گر ز دلسوزی نیارد کس به خاک ما چراغ

[...]

صائب تبریزی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

اختر بی‌نور ما شمع مزار ما بس است

تیره‌بختی‌های عالم یادگار ما بس است

در وداع دوستان دیدیم شور رستخیز

ای قیامت زحمت مشت غبار ما بس است

صد گلستان داغ پروردیم در یک غنچه دل

[...]

فیاض لاهیجی