گنجور

ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

در عشق بتی دلم گرفتار شدست

وز فرقت او رخم چو دینار شدست

این قصه مرا ز دوست دشوار شدست

دل در کف یارو از کفم یار شدست

ازرقی هروی
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - مدح خواجه ابونصر

 

و آن سواری که تا سوار شدست

زو دل کفر بی قرار شدست

مسعود سعد سلمان
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

دل چه دیدست؟ که دیوانه آن یار شدست

جان چه نوشید؟ که پیمانه اسرار شدست

فتنه و شور قیامت ز روانها برخاست

مگر از خلوت جان جانب بازار شدست؟

این همه نعره و فریاد و فغان دانی چیست؟

[...]

قاسم انوار
 
 
sunny dark_mode