×
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲
عید آمد و درد برقرارست مرا
و آن غم که یکی بود هزارست مرا
چون عید ز روی آن نگارست مرا
با عید دگر کسان چه کارست مرا؟
فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۸
عمریست که باز عشق یارست مرا
دل در غم عشق بی قرارست مرا
گشتست گره گشای کارم غم عشق
با غیر غم عشق چه کارست مرا
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۴۶- امیر عزیز الله
باز، از تازه گلی سینه فگارست مرا
خار خار عجبی در دل زارست مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۵
هر نفس تازه گلی زیبِ کنارست مرا
دایم از جوشِ سخن، جوشِ بهارست مرا
کمرِ وحدتِ من نیست بجز حلقهٔ فکر
چون سرِ غنچه به زانو سر و کارست مرا
نامِ منصورِ من از فکر بلندی گیرد
[...]